قسمت اول : آشنایی با عدل الهی و تعاریف متعدد آن
عدل یکی از صفات مهم حضرت حق به شمار می رود و اهمیت آن تا حدی است که در کنار مهم ترین صفت خداوند، یعنی توحید، قرار گرفته است و در کلام امامیه و معتزله،
یکی از اصول دین معرفی شده است.
در قرآن کریم ، مشتقات ماد? « ظلم » و « عدل »بیش از سیصد مرتبه به کار رفته است و عدل سفارش و ستایش ،و ظلم نهی و سرزنش شده است .
ظلم در این آیات ، 41 مرتبه از خدای سبحان نفی شده و یک مرتبه نیز فعل خدا با عنوان عدل توصیف شده است:
کلام پروردگارت با صدق و عدل سرانجام گرفته است.
در احادیث، عدل در کنار توحید و یکی از پایه های دین مطرح شده است . امام صادق (علیه السلام ) دراین باره چنین فرموده اند:
به درستی که اساس دین، توحید و عدل است.
مطالب بالا ، نشان دهند? اهمیت فراوان عدل در اعتقادات مسلمانان، به خصوص اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) است.
دربار? دلیل اهمیت عدل و این که چرا یکی از اصول دین شمرده می شود، نکاتی ذکر شده است، از جمله:
1 - بسیاری از عقاید اسلامی ، زیرمجموع ? عدل الهی است (3) و اگر این اصل پذیرفته نشود ، بسیاری از آموز ه های اسلامی مانند نبوت، معاد،
اختیار انسان و تکلیف، قابل توجیه نیستند.
2 - امامیه و معتزله با اهل الحدیث و اشاعره در بار? عدل الهی، اختلاف شدیدی داشتند، در حالی که در دیگر صفات الهی یا اختلافی نبوده یا اگر بوده اهمیت زیادی نداشته است .
از این رو به امامیه و معتزله « عدلیه » یا « اصحاب العدل و التوحید »گفته می شود. (4)
معنای عدل خدا
عدل در لغت و اصطلاح، معانی گوناگونی دارد که سه معنای آن مهم تر و رایج تر است:
1- معنای رایج
رایج ترین معنای عدل که بیش از دیگر معانی به ذهن متبادر می شود « رعایة الحقوق و إعطاء کل ذ ی حقٍ حقَّه » (5) است.
در مقابل این معنای عدل، ظلم و جور قرار دارد که به معنای پایمال کردن حقوق دیگران و تجاوزو تصرف در آنها است. شیخ مفید می گوید:
عدل جزا دادن در مقابل عمل ، به مقدار استحقاق و ظلم منع حقوق است و خدای متعالْ عادل، کریم، جواد، متفضّل و رحیم است و پاداش اعمال و جبران درد و رنجها را
ضمانت کرده است و غیر از اینها تفضل را از باب بخشش اضافی وعده داده است. (6)
این معنا در جا یی صادق است که حقی در میان باشد و منظور از حق، حق تشریعی است که با عقل عملی درک میشود نه حق تکوینی که مربوط به عقل نظری است.
اگر معنای دوم حق را در نظر بگیریم ، تعریف مذکور همچون تعریف برخی از فلاسفه است که عدل رارعایت استحقاق در افاض? وجود و دادن کمالات به انداز? استعداد ماهیت و عین ثابت می دانند. (7)
بر این اساس، اگر حقی در میان باشد و شخص آن حق را رعایت کند، عدل تحقق یافته است و اگر حق مراعات نشود ، ظلم واقع شده است .
اما اگر حقی در میان نباشد و با وجود این، فرد خیری به دیگری برساند ، فضل و جود تحقق یافته است.